در میان یشتها در «زامیاد یشت» از «ریوند» (Reyvand) به گونه «رئونت» یاد شده و این نام، بر کوهی است.(2) پیش از پرداختن به «رئونت»، شایسته است درونمایه زامیادیشت را در نگاهی کوتاه، بازگوییم؛ این یشت، در نسخههای خطی، «کیانیشت» نامیده شده زیرا در پردههایی، سخن از فرّ کیانی یا کَوَئنم خوارنو است و فهرستی تمام، از پادشاهان کیانی آمده است و از سخن دیگر میتوان این یشت گرانبها را داستان ملی و کهنترین چکامه رزمی ایران نامید.(3) اما «زامیاد» یعنی «زم یزد» یا فرشته زمین است که در اوستا به گونه «زَم»، در پهلَوی به گونه «زمیک» و در فارسی «زمی» گفته میشود. در مزدیسنا، زمین نیز مانند آسمان مقدس است و خاک مانند سه عنصر دیگر (آب و آتش و هوا) بخاطر سومندیهایی که برای آدمی دارند در «مزدیسنا» ستوده شدهاند و از همین روی ایرانیان، از دوران کهن، آباد کردن خاک، کشاورزی و برزیگری را از کردار نیک شمرده و آن را به کارهای دیگر برتری میدهند. در زامیادیشت از 53 کوه یاد شد است. کوه، مانند زمین، نزد ایرانیان، جنبه تقدس داشته، چنانکه زردشت پیامبر، دوران گوشهگیری را در سبلان میگذراند؛ آتشکدهها بر بلندای کوه شعله میکشند؛ آیین قربانی برای خداوند، بر بالای کوه به انجام میرسد و از این دست.(4)
رئونت، ریوند و ابرشهر: نام «رئونت» در بند هفتم زامیادیشت و در میان کوههایی آمده است که عبارتند از: «یهمیه جتر، اذوتوه، سپنتودات، کدرواسپ، کئوایریس و قله برو سّرین، برن، کوه فرا پیّه، اودریه، کوه رئونت و کوههای (دیگر) که پیش از این مردمان به آنها نام دادند ...» در دنباله (در بند هشتم و نهم) آمده است: «پس اینچنین ای سپنتمان زرتشت، دو هزار و دویست و چهل و چهار کوه. به هر اندازه که این کوهها امتداد یافته به همان اندازه، او (آفریدگار) آنها را بهره پیشوایان و رزمیان و برزیگران گلهپرور بخش نمود.»(5) استاد ابراهیم پورداود در یادداشتهایش بر این بخش «زامیادیشت» نوشته است: «رَئونت؛ Raēvant؛ این کلمه، صفت است به معنی باشکوه و بسا در اوستا صفت مردان یا ایزدان آمده غالباً با صفت فرهمند یا خرهمند یکجا استعمال شده چنانکه در ماهیشت (فقره 5) و تشتریشت (در تمام فقرات) و زامیادیشت (فقره 67) و غیره در پهلوی، «رایومند» گویند. کوه معروف رَئوَنت که جغرافیون، ریوند ضبط کردهاند در خراسان است و در بندهش (فصل 12 فقره 18) آمده: «کوه ریوند در خراسان است. در بالای آن، آذر برزین مهر، برقرار شده است. اسم ریوند، به معنی رایومند (شکوهمنده) میباشد» باز در فقره 34 همین فصل از بندهش مندرج است: «کوه گناود در نه فرسنگی طرف غربی پش ویشتاسبان واقع است در آنجائی که محل آذر برزین مهر است» در فصل 17 بندهش فقره 18 آمده: «آذر برزین مهر، تا زمان گشتاسب در گردش بوده، پناه جهان میبود تا اینکه زرتشت انوشهروان دین آورد و گشتاسب، دین پذیرفت.
آنگاه گشتاسب، آذر برزین مهر را در کوه ریوند که آن را نیز پشت ویشتاسبان خوانند فرونهاد.» بنابراین، پشت ویشتاسبان که به معنی پشت و پناه گشتاسب است، اسم دیگری است از برای کوه ریوند. ریوند یکی از شهرهای معروف نیشاپور یا ابرشهر بوده، ابن رُسته مینویسد: ابرشهر، دارای 13 رستاق (معرب از روستاک پهلوی) و چهار طسّوج (معرب از تسوک پهلوی، در فارسی: تسو) یعنی محل است. ریوند یکی از آن چهار طسوج است. این شهر بخصوصه بواسطه آذر برزین مهر که یکی از آتشکدههای معروف ایران قدیم بوده شهرت داشت مانند آذر گشسب شیز (در آذربایجان) و آذر فرنبغ کاریان (در فارس)، بسیار متبرک و زیارتگاه بود. آذر برزین مهر، آتش طبقه برزیگران و کشاورزان، شمرده میشد. در توضیحات فقره 8 همین یشت ]زامیاد یشت[، از طبقات سهگانه ایران قدیم، صحبت خواهیم داشت. در فقره 9 دو سیروزه ]سیروزه کوچک و سیروزه بزرگ، در خرده اوستا[ و در فقره 6 آتش نیایش نیز از کوه ریوند یاد شده لابد ذکر اسم ریوند در این دو فقره به این مناسبت است که آتشکده آذر برزین مهر در آنجا بود زیرا که در نهمین فقره سیروزه به مناسبت نهمین روز ماه (آذر روز) به آذر، درود فرستاده شده چنانکه ذکر کوه اسنوند که به قول بندهش، محل آذر گشسب است در فقره 9 سیروزه و فقره آتش نیایش به همین جهت است.»(6)
ریوند، نماد سامان کشاورزی نیشاپور: با فراگرد آوردن، آنچه پیش از این گفته شد؛ اینکه ریوند و کوه رئونت در ابرشهر یا نیشابور است و آذر برزین مهر –آتشکده کشاورزان و برزیگران- بر آن، جای داشته و همچنین این گفته زامیاد یشت که آفریدگار کوهها را بهره پیشوایان و رزمیان و برزیگران گلهپرور، بخش نمود؛ رئونت را کوهی ارجمند، و ریوند را بومی مینوی مییابیم که آفریدگار، آن را بهره برزیگران، بخش نمود. از همین روی، نام این نوشتار را «رئونت زامیاد یشت؛ بهرهبخش برزیگران ابرشهر نیشاپور» نهادیم. باری، «رئونت» و «ریوند»، پارهای از بوم ابرشهر کهن و بخشی از میراث تاریخی و فرهنگی نیشابور نامدار است. سامان کشاورزی و آبادانی اقلیم نیشابور، از دوران کهن تا کنون، رهاورد نگاه و مهر ویژه ایزدی بر این بر و بوم است و «ریوند»، نماد و نشانی از بخشش و مهر بیکران پروردگار است. به امید و یاری یزدان بزرگ و نیکآفرین، بازشناسی «رئونت» و «ریوند» اپرشهر نیشاپور را بر پایه نسکهای کهن و نوشتارهای اوستاشناسان، ایرنشناسان، تاریخنگاران و پژوهشگران، در نوبتها و نبشتههای دیگر، از سر خواهیم گرفت و این، آغاز راه است. نیک، زی و نیک، پاینده باش.
پانوشتها:
1. «یشتها»، ج 1، ص 1- 3/1 و 8-9
2. همان، ج 2، ص 330
3. همان، ج 2، ص 207 و 316؛ ج 1، ص 8-9
4. همان، ج 2، ص 307-309
5. همان، ج2، ص 329-331
6. همان، ج 2، ص 330-331
منبع:
«یشتها»، تفسیر و تالیف ابراهیم پورداود، تهران: اساطیر، 1377.