پژوهشنامه رئونت شناخت

رئونت یا ریوند؛ نام مزدیسنایی بوم نیشابور، نام ناحیه‌ای باستانی در سرزمین نیشابور و جایگاه آتشکده آذر برزین مهر

پژوهشنامه رئونت شناخت

رئونت یا ریوند؛ نام مزدیسنایی بوم نیشابور، نام ناحیه‌ای باستانی در سرزمین نیشابور و جایگاه آتشکده آذر برزین مهر

کوه ریوند، بام خراسان

ابن فقیه، جغرافیدان قرن سوم هجری، می‌گوید: «و أمّا نار زردشت فهی بناحیة نیسابور و لم تحوّل، و هی أحد الأصول من نیرانهم» آتش زردهشت (زرتشت)، آن در سرزمین نیشابور است و آن را به جای دیگر نبرده‌اند و آن، یکی از آتش‌های بنیادی‌شان است.(البدان، ص505) ابراهیم پورداوود، ایران‌شناس و اَوِستاشناس فقید معاصر (1264-1347ش)، در گزارش نخستش بر «گات‌ها» (کهن‌ترین بخش اَوِستا)، نوشته است: «در سنّت است که در آغاز آفرینش، آتش نیز هستی یافت و سه بخش گردیده از جنبش باد گرد جهان تا آنکه هر یک بجائی آرام گرفت ... آتش سوم، آذر برزین مهر نام دارد و آن، آتش برزیگران است که در خراسان به محل ریوند نیشابور فرود آمد.»(گات‌ها، ص24)
در «بندهش هندی» آمده است: «کوه ریوند به خراسان است، که آتش برزین بر آن نشست، او را (نام) ریوند از آن است که باشکوه است.»(بندهش هندی، ص 88) رقیه بهزادی، در یادداشت‌هایش بر بندهش هندی، درباره «آتش برزین» نوشته است: «آذربرزین‌مهر: نام آتشی است که از آن برزیگران و کشاورزان بود و در سرزمین خراسان؛ در ابرشهر (نیشابور) بالای کوه ریوند جای داشت، برزین‌مهر به معنای مهر بلندپایه است.»(بندهش هندی، ص240) استاد مهرداد بهار نیز در یادداشت‌هایش بر «بندهش»، نوشته است: «کوه ریوند در خراسان، در حدود نیشابور است.»(بندهش، ص185)


پورداوود، در یادداشت‌هایش بر «زامیاد یشت» درباره «رئونت» و «ریوند» می‌گوید: «رَئونت؛ این کلمه، صفت است به معنی باشکوه و بسا در اوستا صفت مردان یا ایزدان آمده غالباً با صفت فرهمند یا خرهمند یکجا استعمال شده چنانکه در ماه‌یشت فقره 5 و تشتریشت در تمام فقرات و زامیادیشت فقره 67 و غیره در پهلوی، رایومند گویند. کوه معروف رَئوَنت که جغرافیون، ریوند ضبط کرده‌اند در خراسان است و در بندهش فصل 12 فقره 18 آمده: «کوه ریوند در خراسان است. در بالای آن، آذر برزین مهر، برقرار شده است. اسم ریوند، به معنی رایومند (شکوهمنده) می‌باشد» باز در فقره 34 همین فصل از بندهش مندرج است: «کوه گناود در نه فرسنگی طرف غربی پش ویشتاسبان واقع است در آنجائی که محل آذر برزین مهر است» در فصل 17 بندهش فقره 18 آمده: «آذر برزین مهر، تا زمان گشتاسب در گردش بوده، پناه جهان می‌بود تا اینکه زرتشت انوشه‌روان دین آورد و گشتاسب، دین پذیرفت آنگاه گشتاسب، آذر برزین مهر را در کوه ریوند که آن را نیز پشت ویشتاسبان خوانند فرونهاد.» بنابراین، پشت ویشتاسبان که به معنی پشت و پناه گشتاسب است، اسم دیگری است از برای کوه ریوند. ریوند یکی از شهرهای معروف نیشاپور یا ابرشهر بوده.»(یشت‌ها، ج2، ص330)
ابراهیم پورداود، در نوشتار «آتش» که پی‌افزودی است بر «یسنا» (یکی از بخش‌های اوستا)، می‌نویسد: «آذر برزین ‌مهر که از آن برزیگران و کشاورزان بود در سرزمین خراسان در ابرشهر (نیشاپور) بر زبر کوه ریوند، جای داشت.» مهرداد بهار نیز نوشته است: «در اعصار جدیدتر، کوه ریوند، در خراسان قرار داشته و آذر برزین‌مهر بر آن بوده است، نزدیک نیشابور. این زمان نیز کوه‌های شمالی نیشابور، ریوند خوانده می‌شود.»(بندهش، ص172)
در جغرافیای امروز، رشته کوه بینالود که بر شمال دشت نیشابور واقع شده، افراشته‌ترین و پیوسته‌ترین کوهستان خراسان و «بام» خراسان نامیده می‌شود، این کوهستان، به شایستگی، تجسم‌بخش معنای ریوند (دارنده شکوه و جلال) است. این رشته‌کوه، به طول 125 کیلومتر، با جهت شمال غربی به جنوب شرقی، در حوزه شمالی دشت نیشابور قرار گرفته و حائل طبیعی بین شهرستان‌های نیشابور و مشهد است. در دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی درباره «بینالود» آمده است: کهن‌ترین متنی که از این کوه، نام برده‌؛ «یشتها»ست و در «زامیادیشت»، از این کوه به نام «رئونت» و در «بندهش» به نام «ریوند» یاد شده است. ریوند، در زبان اوستایی؛ شکوهمند، تابان، دارد و بخشنده دارایی معنی می‌دهد.(دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی، ج13، ص460-461) منشی‌زاده نیز بینالود، را کوه ریوند یا پشته گشتاسبان (ویشتاسبان) دانسته که در بندهش از آن یاد شده است.(Topograpisch…, p.209-213)

>>> منابع:
- «البلدان»، تالیف ابی عبدالله احمد بن محمد بن اسحاق الهمذانی، تحقیق یوسف الهادی، بیروت: عالم‌الکتب، ۱۴۱۶ق/۱۹۹۶م.
- «بندهش هندی؛ متنی به زبان پارسی میانه»، تصحیح و ترجمه رقیه بهزادی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1388.
- «بُندهش»، فرنبغ دادگی، گزارنده مهرداد بهار، تهران: توس، 1390.
- «دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظمی موسوی بجنوردی، تهران: مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، 1383.
- «گاتها: کهن‌ترین بخش اوستا»، دو گزارش از ابراهیم پورداود، تهران: اساطیر، 1389.
- «یشت‌ها»، تفسیر و تالیف ابراهیم پورداوُد، تهران: اساطیر، 1377، ج2، ص 330.
Monchi-Zadeh, D, 1975, Topograpisch-historische Studien zum Iranischen Nationalepos, Wiesbaden: Franz Steiner, p.209-213

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.